نـه فـقـط از تـو اگـر دل بـکنـم می میرم سایـه ات نـیـز بـیـفـتـد به تنـم می میرم بین جـان من و پیراهن من فرقی نیـست هـر یکی را کـه بـرایـت بـکـنـم می میرم بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا می گـیـرد مـن اگـر دسـت بـه زلفـت بزنم می میرم بـازی مـاهی و گـربـه است نظر بـازی مـا مثل یک تنگ شبی می شکنم می میرم روح ِ برخاسته از من ته ِ این کوچه بایست بیش از ایـن دور شوی از بـدنـم می میرم !
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
بسم الله الرحمن الرحیم....
سلام من حرالمهدی هستم ! 18سالمه و بچه ی شمالم..... همین....
تومرا عاشق خدا کردی....
...................................
افتخار دادی سر بزن بهمــــ